جامعه شناسی فاجعه

جامعه شناسی فاجعه ،ضرورتی در بازسازی اجتماعی روانی

چرا مهم است به گورستان شهرهای فاجعه زده گذری داشته باشیم ؟

«گاهی فکر کرده ام که یک میلیون قربانی کجا دفن می شوند و فکر کرده ام که یک گورستان بی کرانه می تواند کرانه باشد برای مطالعه، و توقف گورستان برای خواندن فاتحه نیست. برای خواندن است. گورستان می تواند یک کتاب باشد. کتابی بزرگ با صفحه های باز ...».

هفتاد سنگ قبر نوشته یدالله رویایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
معصومه کمال الدینی

درود به شما

درود به همگی سعی می کنم این وبلاگ یک منبع کامل برای موضوع جامعه شناسی فاجعه باشد امیدوارم با نظرات سازنده و خوبتان به من کمک کنید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
معصومه کمال الدینی

در نشست «جامعه شناسی فاجعه» حسینیه ارشاد عنوان شد

در زلزله دی ماه سال ۸۲ برادر خود را ازدست داده  معتقد است: درمورد فجایع، روح دسته جمعی باید احساس گناه داشته باشد. زمانی که زلزله بم  رخ داد امکان انجام خیلی از کارها بود که متاسفانه انجام نشد. در سال ۸۲ و در هنگام وقوع زلزله، جمعیت بم تقریبا ۱۴۲ هزار و ۳۷۶ نفر بود که از این میان ۲۵ هزار و ۵۱۴ نفر کشته شدند ـ اعلام رسمی ـ  و ۱۱ هزار نفر از مردان و ۱۳ هزار نفر از زنان از بین رفتند.اگر جامعه را به یک انسان تشبیه کنیم می توان گفت زمانی که بخشی از آن دچار آسیب می شود قلب همه انسان ها به درد می آید همانطور که اگر بخشی از بدن یک انسان دچار آسیب شود بخش های دیگر آن نیز مختل می شوند. شاید تا زمانی که بحث های جامعه شناسی چندان مطرح نبود بیشتر، آسیب های جغرافیایی و جسمی یک فاجعه مد نظر قرار می گرفت اما بعدها به آسیب های روحی و روانی نیز توجه شد. من به جامعه شناسی فاجعه بیشتر تاکید دارم تا جامعه شناسی سانحه چون سانحه حوادث کوچک مانند تصادفات هوایی، جاده ای و … را نیز شامل می شود که آشفتگی ناشی از فاجعه را پوشش نمی دهد و نهایتا اثر آن در حد یکی دو روز باقی می ماند  اما فاجعه اینگونه نیست. جامعه شناسی فاجعه (disaster   (از نظر لغوی ریشه فرانسوی و ایتالیایی دارد. آنچه که جالب است ریشه یونانی آن است که به معنای ستاره نحس است یعنی فاجعه مانند یک ستاره نحس و بد اقبال در جامعه اتفاق می افتد. متاسفانه در دورس دانشگاه ها درسی به نام جامعه شناسی فاجعه نداریم.

فاجعه از نگاه کارشناسان مدیریت بحران

فریزر محقق پیشگام مطالعات فاجعه (۱۹۵۰)، بیان کرده بود که فاجعه رخدادی است در زمان و مکان درون یک جامعه یا بخشی مستقل از جامعه که خطرات زیادی را ایجاد می کند و موجب خساراتی به اعضای جامعه و دستگاه های اجرایی می شود، ساختار اجتماعی را دستخوش آشفتگی کرده و از تکمیل  و انجام برخی کارکردهای ضروری در جامعه جلوگیری می کند. همچنین توماس ای درابک و جرالد جی هواتمر معتقد بودند که فاجعه پدیده ای اجتماعی است که موجب بهم ریختگی کارکرد و ساختار یک نظام اجتماعی و نهادهای درون آن در دوره ای کوتاه می شود. یک فشار روانی و اجتماعی بزرگ است و انگاره های متعارف زندگی  و کنش های اجتماعی را می شکند و باعث بوجود آمدن نیازهای جدید می شود.

فاجعه وضعیت یا حادثه ای فراتر از توانایی و ظرفیت های محلی است  که بر آن غالب می شود و به کمک های خارجی عوامل ملی و بین المللی نیاز دارد. در فاجعه تعداد کشته ها بیش از ۱۰ نفر است. تعداد آسیب دیده ها حداقل ۱۰۰ نفر است. در خواست کمک بین المللی می شود و وضعیت اضطراری اعلام می شود. جامعه شناسی فاجعه به انسان ها کمک می کند تجربه های گذشته و مسائل فعلی و رویدادهای آینده را بهتر درک کنند و بین مشکلات شخصی خود و مسائل بحران های اجتماعی ارتباط برقرار کنند . به محققان و مسئولان نیز کمک می کند تا برای ارزیابی مسائل بحران های اجتماعی شیوه های متنوعی را طرح کنند  و راه حل ارائه دهند.

قدم های اولیه جامعه شناسی فاجعه در جهان

در سال ۱۹۱۷ انفجار کشتی باربری فرانسوی شامل مهمات، بخشی از شهر هالیفاکس را نابود کرد و به مرگ ۲ هزار تن انجامید. در این زمان یکی از جامعه شناسان حالات روحی و روانی افراد را مورد بررسی قرار داد.  در سال ۱۹۳۴ نیز زلزله ای به بزرگی ۸.۴ ریشتر جان بیش از ۱۰ هزار نفر را در هند و نپال گرفت در این زمان نیز جامعه شناسی دیگر (پراساد) در مورد شایعه تحقیق کرد. در این سالها اولین قدم های جامعه شناسی فاجعه گذاشته شده بود. بیشترین مقالات جامعه شناسی فاجعه در ایران نیز بعد از زلزله بم یعنی از سال ۸۲ به بعد نوشته شده بود و این بزرگی فاجعه را نشان می داد.

در این پارادایم، فاجعه پیامد ریسک های  اجتماعی و فرهنگی تلقی می شود، فاجعه نتیجه اجتماعی دارد و علت فاجعه را در زمینه های ساختاری و سنتی جامعه قابل جست و جو می داند. چرخه مصائب جمعی معمولا از دوران ما قبل وقوع مصیبت جمعی شروع و به عادی سازی محیط بلازده و باز سازی آن ختم می شود محققان مسائل مربوط به مصائب جمعی غیرمنتظره ، معمولا بین این دو نقطه یا مرحله نقاط یا مراحل مختلفی در نظر می گیرند که کم و بیش مشابه یکدیگر هستند.« ام.اف له چات» چرخه مصائب  جمعی را متشکل از پنج مرجله می داند : انتظار یا پیش بینی، اعلام خطر، نجات، رهاسازی از مصیبت  و عادی سازی و امداد و بازسازی و توانبخشی.

افزایش مشارکت اجتماعی در هنگام زلزله

 اینکه مردم را مجاب کنیم  بازسازی و خانه سازی شان بر اساس اصول باشد به دیدگاه جامعه شناختی نیاز دارد و کارشناسان زلزله نمی توانند در این زمینه تاثیرگذار باشند. کسانی که می خواهند در زمینه مدیریت بحران  کار کنند مهم است که این پنج مرحله را بشناسند. فریدون وحیدا در ۱۳۹۰ پیامدهای اجتماعی زلزله را در پژوهشی با عنوان تحلیل جامعه شناختی زلزله بم بررسی کرد و به این نتیجه رسید که آنومی، نابسامانی، عدم تعادل اجتماعی، به هم خوردن الگوهای مرسوم و متعارف از زندگی، تاخیر ساختارها و نهادهای اجتماعی در عدم تطابق با محیط و ایجاد نیاز های جدید از جمله این پیامدها بوده اند اما بیشترین موضوعاتی که در رابطه با زلزله بم مورد تحلیل جامعه شناسان قرار گرفته مشارکت اجتماعی بوده است. بر اساس این پژوهش ها این نتایج حاصل شد که همبستگی، مشارکت و روحیه تقدیر گرایی در زمان زلزله  افزایش یافته است.

روحیه تقدیر گرایی  یک زنگ خطر برای جامعه شناسان 
روحیه تقدیرگرایی عقیده ای است که تمام رویدادها و اتفاقات را غیر قابل برگشت و تعیین شده از قبل می داند و به وسیله یک نیروی واحد و فراطبیعی انجام می شود. «زلزله یک نوع عذاب الهی است و به خاطر اعمال انسان ها رخ می دهد. در وقوع زلزله اگر اجل انسان فرا برسد می میرد.ساختن خانه های ضد زلزله هم اثری ندارد.زلزله شهر بم عذابی بود از ظرف خداوند.» این جملات گویه هایی است که به منظور سنجش روحیه تقدیرگرایی آسیب دیدگان در پژوهش فریدون وحیدا مورد استفاده قرار گرفته است.

کم توجهی به زنان در مدیریت بحران

 تخریب شبکه های مردمی شهر بم از پیامدهای زلزله بود تقریبا خانه های نزدیک ارگ بم ۱۰۰ درصد تخریب شدند و بسیاری از خانواده ها تمام اعضایش از بین رفتند. ۲۸۵۰ زن بی سرپرست شدند و ۱۸۰۰ کودک والدین خود را از دست دادند. در زلزله بم برای این تعداد از زنان هیچ تمهیداتی نیندیشیدند و مطالعاتی هم در  باره زنان بعد از زلزله انجام شد خیلی کم بود درحالی که جنسیت در جامعه شناسی فاجعه اهمیت زیادی دارد. در زلزله بم به زنان کم توجهی شده بود. مشکلات بهداشتی زنان و کم توجهی به آنها از مسائلی است که زنان ما پس از زلزله با آن دست به گریبان هستند. شانس زنان برای ازدواج مجدد بعد از زلزله در شهر بم بسیار کاهش پیدا کرد. همچنین دختران بی سرپرست در مقایسه با پسران بی سرپرست از نظر روحی دچار چالش های شدیدی شدند در نهایت یا به ازداج های اجباری تن می دادند یا به دلیل فشارهای عصبی، به فکر فرار از خانه و خانواده ثانویه خود می افتادند. زنان بعد از زلزله مسئولیت مراقبت و نگهداری از از دیگران به ویژه کودکان را نیز بر عهده دارند  و به نیازهای دیگران قبل از نیازهای خود توجه می کنند همین مسئله موجب افت سلامتی  و وضعیت عاطفی روانی آنها می شود. در سال ۸۴ مشخص شد که آمار طلاق در روستاهای تابعه بم نسبت به زمان قبل از زلزله افزایش پیدا کرده بود. ازدواج های مجدد و بدون شناخت بعد از زلزله، ناراحتی های اعصاب، توقعات بالای زن و مرد از یکدیگر و روی آوردن مردان و زنان به اعتیاد از دلایل افزایش طلاق بعد از زلزله بود.
رداشت عمومی به ویژه تحت تاثیر تصویری که رسانه های جمعی از مصیبت واقع شده ترسیم می کنند با بزرگ نمایی و دراماتیزه کردن مصیبت همراه است. در برداشت عمومی مواردی را به آثار مصیبت نسبت می دهند که واقعیت ندارد، نخست آنکه بررسی مصائب جمعی بیشتر موضوع سازمان اجتماعی است  نه روانشناسان اجتماعی. آمار و اطلاعاتی که پس از وقوع مصیبت در جامعه رواج می یابد نیز معمولا نادرست اند. به علت تاثیر مصیبت بر وجدان جمعی جامعه و شوک  و ترس ایجاد شده هر فرد به هنگام بحث از مصیبت آن را دراماتیزه کرده و بزرگنمایی می کند. تلقی اقدام افراد مصیبت زده به کج روی  به ویژه دزدی  و غارت  از اساس نادرست است. مردم مصیبت زده معمولا بدین امور دست  نمی زنند.آنچه پیش چشم جلوه گر می شود هجوم کج روان یا برخی از اهالی مناطق پیرامونی است که برای سوء استفاده  به شهر مصیبت زده وارد شده اند.

معصومه کمال الدینی دانشجوی دکتری جامعه شناسی گروههای اجتماعی 
1395/06/11
http://fa.shafaqna.com/news/226667

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
معصومه کمال الدینی

جامعه شناسی فاجعه ،ضرورتی در بازسازی اجتماعی روانی

نشست علمی  جامعه شناسی فاجعه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
معصومه کمال الدینی